بچه های دیروز از سال 1391 در بلاگ اسکای کار خود را آغاز کرد و هم اکنون به صورت مستقل در این سایت و شبکه های اجتماعی در حال فعالیت و خاطره بازی می باشد خصوصا برای بچه های دهه60 و 50
خوب هر روز صف نونوایی خسته کننده بود از طرفی هم مادرم نان پختن رو خوب میدونست پس هیچ نونی به خوشمزگی نان دستی نمیشد-مادرم صبح زود از خواب بیدار مییشد و خمیرو حاضر میکردن و مایه خمیر رو برای بعمل اومدن خمیر بهش میزدن(خمیر ترش)و روشو می پوشوندنو وعرض کنم به خدمتتون چند ساعت همینطور می موند تا خمیر حاضر شه
ما بر عکس خیلی از مردم ایران برای پخت نان از تنور استفاده نمی کردیم و از ساج(سینی که نان رو اون پهن و پخته میشد )بهمراه مشعل که با گازوئیل روشن میشد یا چوب استفاده میکردیم در اصطلاح مردم کرمانشاه به نان سنتی و خانگی نان ساجی گفته میشد
اون زمان خاطرم هست حیاط بزرگی داشتیم شاید500متر میشد شایدم بیشتر یه قسمتی از حیاط رو تبدیل به نونوایی کرده بودند که اونجا پخت نانو انجام میدادیم چون از گازوئیل استفاده میکردیم و معمولا دوده اون زیاد بود چند وقت یکبار باید اونجا رو بشکلی سفید میکردیمو دوده هاشو از بین می بردیم
اتیش حاضر بود و موقع نون پختن شروع میشد مادرم و زن عموم با هم نون می پختن و ما دو خانواد هردو در این خونه بزرگ زندگی میکردیم اخخخخخخخخخخخخ صدای نون بلند میشد حتی اگه سیر هم بودیم شکمو قلقلک میداد و اشتهای ادمو باز میکرد و من و بقیه بچه های میرفتیم کنارشون و از نون تازه پخته شده استفاده میکردیم گاهیم یه تیکه کوچیک از خمیرو بما میدادن و مثلا ما نون می پختیم و گاهی دستمون به گوشه ساج میخوردو میسوخت و دادمون به اسمون می رسد ما به اصطلاح محلی به اون مشعل پره میز می گفتیم
پخت نون تابستونا بعلت گرما اذیت کننده بود اما زمستونها خیلی باحال بود تصور کنید هوای سرد کنار مشعل نونوایی و برف بیاد و از نون گرم که بوش تمام اطرافو گرفته میخوردیم معمولا پخت نزدیک ظهر انجام میشد و وقتی برادر خواهرم از مدرسه بر می گشتن اولین جایی که میومدن اونجا بود و از این نان خوشمزه که توسط فرشته ای بنام مادر تهیه میشد استفاده میکردیم مادرم چنان در پخت نان حرفه ای بود که هرگز نونی که تهیه میکرد ترش یا سوخته نبود و عملا بیات شدن و خراب شدن نون رو نداشتیم نون گرمی که دایره ای شکل بود راستش اون زمان مثلا کارتون حنا پخش میشد اون نون های تپلو می دیدیم دهمیشه دوست داشتم یکبار از اون نون استفاده کنم ببینم چه مزه ای داره و چرا مثه کیکه تو سو پ و اش هایی هم که درست میکردن یه چیزای معلف بود که اخرش نفهمیدم چی بودن خخخخخخخخخ